ثمره ی عشقمون

واکسن دو ماهگی

1394/7/14 11:33
نویسنده : مامان بهاره
230 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم امروز 28/12/93 دوماهه شدی قربونت برم ،چند روزی هست خاله آزی هم اومده پیشمون ، این روزها خیلی خوبه دوست ندارم تموم بشه همه دارن تدارک عید میبینن . امروز واکسن دوماهگی باید بزنی یه هفته هست که من استرس این واکسنو دارم امیدوارم زیاد اذیت نشی فدات بشم. صبح رفتم اداره ساعتای 10 بابایی اومد دنبالم تا باهمدیگه ببریمت برای واکسن  ، نیم ساعت قبلش هم بابایی  بهت قطره استا مینوفن داده بود اونجا خواب بودی الهی فدات بشم من موقع زدن واکسن من چشمامو بسته بودم یکم گریه کردی باز گرفتی خوابیدی .رفتیم خونه بیدار شدی و شروع به گریه کردی پات خیلی درد میکرد تکونش میدادی دردت میگرفت و جیغ میزدی ، من دیگه اداره نرفتم و پیشت موندم .اون روز خیلی سخت گذشت مرتب کمپرس سرد میزاشتم برات و دمای بدنتو چک میکردم که خدای نکرده تب نکنی . مرتب این جمله رو بهت میگفتم این هم میگذره پسرم.

اصلا طاقت گریه و ماراحتیتو ندارم همش میگم الهی درد و بلات تو سر من بخوره ، خداروشکر فرداش خیلی بهتر شدی اما بازم بی قرار بودی .الهی همیشه سالم و سلامت باشی این بزرگترین آرزوی مامانه

میبوسمت

چند تا عکس خوشگل از نفسم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)