ثمره ی عشقمون

هفته 34

1393/10/23 0:36
نویسنده : مامان بهاره
127 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل پسرم ، کوچولوی مامان ، عشق مامان

پسرم خدا رو شکر دیگه شمارش معکوس شروع شده ، رسیدیم به 34 هفته . انشا الله چشم به هم بزنیم این چند هفته هم بسلامتی و دل خوش میگذره و گل پسرم میاد بغل مامان و بابایی.

جونم برات بگه این روزا حسابی شیطون شدی ، حرکاتت خیلی شدید شده انگار حسابی جات تنگ شده آخه خیلی کش و قوس میای تو دل مامانی ، منم از ذوق همش قربون صدقه پسرم میرم . شکمم خیلی با حال شده همش بالا و پایین میپره ، از بابایی برات بگم که حسابی داره زحمت میکشه و خودشو خسته کرده اینا همش بخاطر من و شماست ، عزیزم طفلی بابا اصلا وقت سر خاروندن نداره از صبح تا شب میدوه تازه خونه که میرسه کارای خونه رو انجام میده ، الهی خیر ببینه خدا میدونه چقدر عاشقشم ، یعنی علیرضا اگه تو به مهربونی بابایی امیر باشی من دیگه چی از خدا بخوام . قدر بابات و بدون الهی زیر سایش بزرگ شی.

میدونی بابایی همش تو تصوراتش میبینه پسرش کنارشه کمکش میکنه و بابایی دیگه دست تنها نیست . قربون امیرم برم بهترین اتفاق زندگیم  اول باباته بعد وجود تو نازنین . الهی شکر خدا هر دوتونو حفظ کنه.

خدا رو شکر همه خریدات و کردیم فقط منتظر سرویس خوابتم که بیاد و وسایلتو بچینم حتما از اتاق خوشکلت عکس میذارم عزیز دلم . انشا الله دوست داشته باشی همشون با عشق خریداری شدن خدا میدونه بابا چقدر زحمت کشید تو این هفته نوبت سونوگرافی داشتم گاکم من و بابایی خیلی هیجان زده بودیم ، 25 آذر ماه ساعت 4 رفتیم سونو که گل پسرو ببینیم . خدا رو هزار مرتبه شکر همه چی عالی بود ، پسرم ماشا الله حسابی بزرگ شدی و اونقدر جات تنگ بود که نتونستیم درست و حسابی تو رو ببینیم .

وزنت 2 کیلو بود و 33 هفته و 3 روز سن داشتی الهی شکر. 27 آذر هم رفتم پیش دکترم و یک چکاپ شدم و صدای قلب گل پسرو شنیدم ، ماشا الله بهت باشه مامانی.

پسرم هر روز که میگذره دارم به بغل کردن و دیدنت نزدیکتر میشم خدایی که تا اینجای کار یار و یاورم بود انشا الله این هفته آخر هم کمکم کنه و بسلامتی بگذره و تو رو به بهترین شک بغل بگیرم.

خیلی دوستت داریم و برای دیدنت لحظه شماری میکنیم عزیزتزینم. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)