بهترین بابای دنیاااااااااا

سلام جیگر گوشه ی من ، پسر قشنگم میخوام امروز توی این پست از پدر مهربونت برات بگم که انشالا سالیان سال سایش روی سرمون باشه.

پسرم خدا میدونه چقدر بابا امیر دوستت داره شبا که از سرکار خسته برمیگرده خونه تموم وقتش رو با پسرش میگذرونه ، باهات بازی میکنه به مامان کمک میکنه خیلی خیلی مهربونه.توهم خیلی بابایی رو دوست داری وقتی میره دستشویی دستاشو بشوره گریه میکنی که بغلم کن بابایی میگه علیرضا بابا "دستا شوشو ، بوسا خورخور" تا میره تو دستشویی میری پشت در منتظرش میمونی .

من و بابا تموم  این روزها وحرکات رو تصور کرده بودیم قبل دنیا اومدنت .خدایاااااا بزرگیتو شکر پسری سالم و صالح بهمون دادی.

با با امیر چندسالی هست که آسایش رو از خودش گرفته و تنها بدون هیچ پشتوانه ای داره زحمت میکشه و آپارتمانمونو میسازه.

خیلی تاحالا هزینه کرده هرچی از فروشگاه درمیاره به بدبختی با این اوضاع بد کاسبی خرج ساختمونمون میکنه.کلی پول شهرداری لعنتی تاحالا داده.بابا روز به روز خسته تر میشه چشماش گود افتاده ، شکمش آب شده و خیلی لاغر شده از بس حرص و جوش میزنه .با اوستا و بنا سروکله میزنه همه بدقولی میکنن ، مشتری ها چکاشونو پاس نمیکنن ، تو خونه هم بنده خدا اصلا استراحت نداره خوابش کم شده ....

همه ی اینها تازه نصف مشکلاتیه که بابا داره و من میدونم خیلی چیزهارو بهمون نمیگه تا حرص نخوریم.خواستم اینارو توهم بدونی ،بدونی چقدر بابایی زحمت میکشه برای آسایش خانوادش از خودش ، آرامشش ، استراحتش مهمتر از همه جوونیش گذشته تا ما چندسال آینده راحت زندگی کنیم.خدا خیرش بده خدای بزرگی که تاحالا دستشو گرفته ، آبروشو حفظ کرده و پشتش بوده خودش مراقبش باشه.

بابایی از همون اول روی پاهای خودش وایستاد و با تلاش و همتی که داره به تموم آرزوهاش میرسه به امید خدا.پسرم قدرش رو بدون و اینو بدون اگه الان همه چی داری و توی رفاه زندگی میکنی بخاطر زحمت های پدرته و پدرت خیلی بخاطرش سختی و زحمت کشیده.قدر داشته هاتو بدون و خدارو همیشه شکرگزار باش.و دست پدرتو ببوس.

امیرم خیلی دوستت دارم خدا حفظت کنه مرد من.